محاکمه و صدور حکم، ممکن است به صورت حضوری و یا غیابی صورت بپذیرد. سه شرط برای احراز حکم غیابی وجود دارد و در صورت نبود هر یک از این سه شرط، رای صادره، حضوری محسوب خواهد شد؛ که عبارتند از:
1- خوانده یا وکیل یا قائم مقام قانونی وی در هیچ یک از جلسات حضور نداشته باشد؛
2- خوانده هیچگونه دفاع کتبی نکرده باشد (ارسال لایحه)؛
3- اخطاریه به وی ابلاغ واقعی نشده باشد (ابلاغ واقعی در صورتی است که برگ ابلاغ به شخص مخاطب رسیده باشد).
اعتراض به حکم غیابی را، واخواهی می نامند. پس از محاکمه غیابی و محکوم شدن متهم، برای محکوم علیه غایب، حق واخواهی ایجاد میشود.
حق واخواهی به این معناست که محکوم علیه حق دارد با رعایت ترتیبات و تشریفات قانونی به رأی غیابی اعتراض کند و دادگاه صادر کننده رأی غیابی نیز بر خلاف قاعده فراغ دادرس، مکلف به رسیدگی مجدد میشود.
واخواهی، شکایت و اعتراضی است که مختص احکام غیابی است؛ بدین معنا که احکام حضوری فقط قابلیت تجدید نظرخواهی دارند، اما احکام غیابی، علاوه بر امکان تجدید نظرخواهی، قابل واخواهی نیز هستند.
رأی صادر شده از طرف دادگاه هیچ گاه در خصوص شاکی (خواهان)، غیابی محسوب نمیشود و برای شاکی فقط حق تجدیدنظر خواهی میتواند وجود داشته باشد نه حق واخواهی.
در دادگاه های حقوقی (مدنی) در هر موضوعی امکان صدور حکم غیابی وجود دارد؛ اما در دادگاه های کیفری اینگونه نیست؛ در حقوقالله (حدود الهی شامل زنا، لواط، تفخیذ، مساحقه، قوادی، قذف، شرب خمر، محاربه و افساد فیالارض و نوع خاصی از سرقت) اصولاً امکان صدور حکم غیابی (حکم محکومیت) وجود ندارد، و فقط در جرایم مربوط به حقوق الناس و نظم عمومی که جنبه حق الله نداشته باشند، دادگاه میتواند حکم غیابی صادر کند.
البته محاکم کیفری میتوانند در خصوص حق الله (هرگاه محتویات پرونده، مجرمیت متهم را اثبات نکند و تحقیق از متهم ضروری نباشد)، غیاباً حکم برائت متهم را صادر کنند.
در آیین دادرسی کیفری، حاضر شدن یا نشدن متهم یا وکیل او در مرحله دادسرا و تحقیقات مقدماتی، ملاک تعیین حضوری بودن یا غیابی بودن حکم صادره از دادگاه نیست. بلکه ملاک حضوری بودن یا غیابی بودن حکم، حضور در دادگاه است.
مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشورند بیست روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود.
اگر فردی به دلیل عذر موجه نتواند در مهلت مقرر واخواهی کند، اگر دادگاه موجه بودن عذر تأخیر را بپذیرد، رسیدگی به درخواست واخواهی حتی پس از سپری شدن مواعد فوق نیز بلامانع است.
دادخواست واخواهی به همان دادگاهی تقدیم میشود که حکم غیابی را صادرکرده است.
هرگاه متهم در جلسه رسیدگی حاضر و در فاصله تنفس یا هنگام دادرسی بدون عذر موجه غائب شود، دادگاه رسیدگی را ادامه می دهد. در این صورت حکمی که صادر می شود، حضوری است.
حکم غیابی که ظرف مهلت مقرر از آن واخواهی نشود، پس از انقضای مهلت های واخواهی و تجدید نظر یا فرجام به اجرا گذاشته می شود. پس از واخواهی، اجرای رأی، متوقف و متهم تحت الحفظ به همراه پرونده به دادگاه صادر کننده حکم اعزام می شود. این دادگاه در صورت اقتضاء نسبت به اخذ تأمین یا تجدید نظر در تأمین قبلی اقدام می کند.
ممکن است حسب مورد حکم نسبت به یکی از خواندگان غیابی و نسبت به خوانده یا خواندگان دیگر، حضوری محسوب شود.
قرار غیابی وجود ندارد و فقط احکام ممکن است غیابی باشند.
در امورحسبی، چون خوانده به معنای دقیق کلمه وجود ندارد، حکم غیابی وجود ندارد.
رأیی كه پس از رسيدگی واخواهی صادر می شود، فقط نسبت به واخواه و واخوانده مؤثر است و شامل كسی كه واخواهی نكرده است نخواهد شد؛ مگر اينكه رأی صادره قابل تجزيه و تفكيك نباشد كه در اين صورت نسبت به كسانی كه مشمول حكم غيابی بوده ولی واخواهی نكردهاند نيز تسری خواهد داشت.
اجراي حكم غيابی منوط به معرفی ضامن معتبر يا اخذ تأمين متناسب از محكوم له خواهد بود. مگر اينكه دادنامه يا اجرائيه به محكوم عليه غايب ابلاغ واقعی شده و نامبرده در مهلت مقرر از تاريخ ابلاغ دادنامه واخواهی نكرده باشد.
چنانچه محكوم عليه غايب پس از اجرای حكم، واخواهی نمايد و در رسيدگی بعدی حكم بهنفع او صادر شود، خواهان ملزم به جبرانخسارت ناشی از اجرای حكم اولی به واخواه می باشد.